یادداشت|جایگاه حقوقی مراسم بلهبرون در نظام حقوقی ایران
ازدواج، به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی، نه تنها پیوندی عاطفی و فرهنگی میان دو انسان است، بلکه از منظر حقوقی نیز ساختاری با آثار و تبعات متعدد محسوب میشود. از نخستین گام یعنی خواستگاری، تا انعقاد عقد نکاح، هر مرحله دارای جنبههایی حقوقی است
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، اینجانب الهه ملانعمت، کارشناس حقوق، بنا بر وعدهای که پیشتر به شما عزیزان داده بودم، بر خود فرض میدانم که مراحل قانونی ازدواج را از ابتدا تا پایان، به زبان ساده و در عین حال مستند به مواد قانونی، جهت آگاهی و ارتقای دانستههای حقوقیتان تبیین نمایم.
ازدواج، به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی، نه تنها پیوندی عاطفی و فرهنگی میان دو انسان است، بلکه از منظر حقوقی نیز ساختاری با آثار و تبعات متعدد محسوب میشود. از نخستین گام یعنی خواستگاری، تا انعقاد عقد نکاح، و در نهایت ورود به زندگی مشترک، هر مرحله دارای جنبههایی حقوقی است که شناخت آنها برای هر فردی ضروری مینماید.
در این سلسلهنوشتار، تلاش خواهم کرد با زبانی روان اما متکی بر اصول و مواد قانونی، شما را با این مراحل آشنا سازم؛ از خواستگاری و بلهبرون گرفته تا تعیین مهریه، انعقاد عقد، ثبت آن و حقوق و تکالیف ناشی از زندگی زناشویی.
باشد که این مجموعه، چراغ راهی باشد برای تصمیمگیریهای آگاهانهتر در یکی از حساسترین و سرنوشتسازترین انتخابهای زندگی.
مراسم بلهبرون یکی از آیینهای عرفی و فرهنگی رایج در جامعه ایران است که معمولاً پس از خواستگاری و پیش از عقد نکاح برگزار میشود. در این مراسم، خانوادهها بر سر مسائل مهمی مانند مهریه، شرایط عقد، شیربها، زمان عقد، و سایر شروط مالی و غیرمالی مرتبط با ازدواج توافق میکنند. اگرچه بلهبرون جایگاه مشخصی در قانون مدنی ایران ندارد، اما از منظر حقوقی میتوان آثار برخی توافقات این مراسم را مورد بررسی قرار داد.
در ماده 10 قانون مدنی آمده است:«قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد کردهاند، در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است.»بر این اساس، توافقاتی که در بلهبرون بین طرفین (اعم از زوجین یا خانوادههای آنها) انجام میگیرد، اگر واجد شرایط صحت قرارداد باشند، از جمله اهلیت طرفین، مشروعیت جهت و معلوم بودن موضوع، میتوانند دارای اثر حقوقی باشند.
بهعنوان مثال، توافق بر میزان مهریه یا زمان عقد، چنانچه به صورت مکتوب یا با شواهد قابل استناد باشد، میتواند به عنوان یک توافق الزامآور محسوب گردد. هرچند باید توجه داشت که مهریه صرفاً با توافق زن و شوهر (و نه والدین آنها) در زمان وقوع عقد رسمی الزامآور میشود. مطابق ماده 1082 قانون مدنی:«به مجرد عقد، زن مالک مهر میشود و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.»بنابراین، تعیین مهریه در بلهبرون یک توافق مقدماتی است و تا زمانی که در عقدنامه قید نگردد، الزامآور نخواهد بود.
از سوی دیگر، چنانچه در مراسم بلهبرون توافقاتی مالی مانند تعهد به پرداخت شیربها، تهیه جهیزیه مشخص یا اعطای اموال معینی از سوی هر یک از طرفین صورت گیرد، این تعهدات ممکن است در قالب عقد صلح، هبه، یا حتی قرارداد خصوصی (تحت شمول ماده 10) مورد استناد قرار گیرد. در این حالت، اجرای آنها میتواند از طریق مراجع قضایی پیگیری شود، مشروط بر اینکه اثبات شود چنین توافقی انجام شده و اراده طرفین برای التزام حقوقی وجود داشته است.
نکته مهم در این زمینه، تفاوت میان توافق عرفی و الزام حقوقی است. بسیاری از موارد مطرحشده در بلهبرون جنبه عرفی و غیرالزامآور دارند و تنها در صورتی که با اراده صریح طرفین و شواهد کافی همراه باشند، میتوانند جنبه حقوقی پیدا کنند.
در نهایت باید گفت که اگرچه مراسم بلهبرون بهطور مستقیم در متون قانونی نیامده است، اما آثار حقوقی ناشی از آن را میتوان تحت عنوان توافقات مقدماتی، عقود رضایی، یا شروط ضمنی بررسی نمود. برای جلوگیری از اختلافات بعدی، بهتر است تمام توافقات مهم صورتگرفته در این جلسه بهصورت مکتوب و با امضای طرفین ثبت شود تا در صورت نیاز قابلیت استناد در مراجع قانونی را داشته باشد.
یادداشت از الهه ملا نعمت ، کارشناس حقوق
انتهای پیام/