در مکتب حسین (ع): ریشه و عامل خروج بر یزید
در دوره حکومت یزید، انحراف از مسیر حق به اوج خود رسیده بود. ارزشهای اسلامی به سخره گرفته میشد و حاکمان جور، آشکارا به فساد و ظلم میپرداختند. در چنین فضایی، سکوت به معنای تایید باطل و خیانت به رسالت پیامبر اسلام بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در شرایطی که ارزشها به فراموشی سپرده میشوند و جامعه دچار وارونگی معیارها و ضعف در مقابله با زشتیها میشود، ضرورت بیداری و مسئولیتپذیری افراد بیش از هر زمان دیگری احساس میشود؛ چرا که سکوت و بیتفاوتی در برابر ظلم و منکر، زمینهساز گسترش فساد و سقوط معنوی یک ملت خواهد بود.
در چنین وضعیتی، هر فرد و جریان تاثیرگذار وظیفه دارد که تنها نظارهگر نباشد و بار مسئولیت اجتماعی خود را جدی بگیرد. احیای فضیلتهای فراموششده و مقابله با روندهای انحرافی، نیازمند همت، شجاعت و ایستادگی است؛ چرا که آینده یک جامعه را نه سکوت در برابر کژیها، بلکه اقدام آگاهانه و تعهد به ارزشها رقم میزند. این مسیر، زمینهساز اصلاح اجتماعی و بازگشت به اصول انسانی و الهی خواهد بود.
امام حسین علیهالسلام در مسیرِ بهسوی کربلا، به یک جملهی کلیدی و کاربردی اشاره کردند. ایشان فرمود:
«إنّ هذهِ الدُّنیا قَد تَغَیَّرَت و تَنَکَّرَت و أدبَرَ مَعروفُها فلَم یَبقَ مِنها إلاّ صُبابَةٌ کَصُبابَةِ الإناءِ و خَسیسُ عَیشٍ کالمَرعى الوَبیلِ؛ أ لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یُعمَلُ بهِ و أنَّ الباطِلَ لا یُتَناهى عَنهُ لِیَرغَبِ المُؤمنُ فی لِقاءِ اللّهِ مُحِقّا»
به راستى که این دنیا دیگرگونه شده و چهره عوض کرده و خوبىهایش پشت کرده و رفته است و از آن جز ته ماندهاى همچون ته مانده آبى در ظرفى و اندک عیشى همانند چراگاهى آفت زده باقى نمانده است. آیا نمىبینید که به حق عمل نمىشود و از باطل نهى نمىشود؟ براستى که مؤمن باید به [مرگ و ]دیدار خدا روى آورد.
این جمله زیبا و عمیق از امام حسین علیهالسلام، تصویری دقیق و تلخ از شرایط اجتماعی و معنوی دوران خود ترسیم میکند. عبارت «أدبَرَ مَعروفُها»، تأکیدی است بر اینکه حتی نشانههای خیر و معروف نیز رو به افول نهاده و دیگر اثری از آنها دیده نمیشود. این تعبیر، هشداری برای مردم هر عصر است که بیتفاوتی و غفلت اجتماعی میتواند جامعه را از مسیر اصلی منحرف و گرفتار زوال کند.
در بخش دوم، امام حسین علیهالسلام با تشبیهی زیبا، وضعیت دنیا را به باقیماندهی اندکی از آب در ته ظرف و همچنین زندگی پست و دشوار در مرتعی بیحاصل و زیانآور تشبیه میکنند. این تمثیل، نشاندهندهی آن است که از دنیا و مواهب و ارزشهای حقیقی آن، چیزی جز اندکی بیارزش باقی نمانده و زیستن در آن مانند چرا کردن در مرتعی آزاردهنده و نامناسب است؛ جایی که نه آسایش وجود دارد و نه خیر و برکتی.
عبارتِ «أ لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یُعمَلُ بهِ» به معنای «آیا نمىبینید که به حق عمل نمىشود»، عمق انحطاطی را نشان میدهد که در آن، ارزشهای الهی به فراموشی سپرده شده و منکرات، آشکارا ترویج میشوند. در چنین شرایطی، امام حسین علیهالسلام نه به عنوان یک مصلح اجتماعی، بلکه به عنوان یک منادی حقیقت، مسئولیت خطیری بر دوش خود احساس میکند.
در دوره حکومت یزید، انحراف از مسیر حق به اوج خود رسیده بود. ارزشهای اسلامی به سخره گرفته میشد و حاکمان جور، آشکارا به فساد و ظلم میپرداختند. در چنین فضایی، سکوت به معنای تایید باطل و خیانت به رسالت پیامبر اسلام بود. امام حسین با درک این شرایط، تصمیم گرفت تا با قیام خود، فریاد حقطلبی را در تاریخ طنینانداز کند.
عبارت «و أنَّ الباطِلَ لا یُتَناهى عَنهُ»، نشاندهنده گسترش بیحد و مرز فساد و تباهی در جامعه است. حاکمان جور نه تنها خود غرق در فساد بودند، بلکه با ترویج منکرات، سعی در نابودی هویت اسلامی جامعه داشتند. امام حسین با قیام خود، نشان داد که در برابر چنین تهدیدی، نمیتوان سکوت کرد و باید با تمام وجود به مبارزه برخاست.
سپس امام میفرماید در شرایطی که حق و حقیقت در جامعه پایمال میشود، مؤمن واقعی باید مشتاق لقای پروردگار باشد. این اشتیاق، انگیزهای قوی برای فداکاری و جانبازی در راه خداست. امام حسین با شهادت خود، نشان داد که حاضر است جان خود را در راه احیای حق فدا کند و با سربلندی به دیدار پروردگار بشتابد.
انتهایپیام/